آلبر کامو در اولین رمانش با نام مرگ خوش، که در میان دست نوشته های شخصی اش و پس از مرگ او در سال 1960 به دست آمد، پایه و اساس کتاب بیگانه را پی ریزی کرد-چرا که هر دو رمان، به مردی الجزایری می پردازند که مرتکب قتلی می شود. کامو با نوشتن رمان مرگ خوش، جنبه هایی از خود را نشان داد که در سایر آثار داستانی او دیگر تکرار نشد. مرگ خوش، داستان فردی قانون مدار است که موفق به رهایی از قید و بندهای وجود خود می شود، اما این اثر همچنین، تصویری بسیار صادقانه از زندگی نویسنده ی جوان خود نیز هست. رمان، داستان مردی به نام پاتریس مرسو را پی گرفته و با او تا خانه ی مقتول، سفری تبعیدگونه، انزوا و مرگ همراه می شود. مرگ خوش، پنجره ای را رو به دنیای تخیلات و تصورات یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم می گشاید.