اگر ماجراجو باشی، یکعالمه جزیره هست که به آنجا سفر کنی!
کندو گنده بود و کزومی ریزهمیزه. آنها توی جزیره زندگی میکردند.
یک روز، به جزیرههای جورواجوری سر زدند و از خانه خیلی دور شدند. بومب بومب! قایق یکهو چرخید، کج شد و بادبان تکانتکان خورد.
چلپ چلپ! چقدر ماهی پرنده!
بعد آنها به جایی رسیدند که یککم شبیه جزیره بود، اما نه خیلی.
توی مه سرگردان شدند و به دردسر افتادند.
اوضاع حسابی قاتیپاتی شد و کلاه کندو و کزومی رفت توی هم!
ماجراجویان شجاع به جزیرهی عجیبی رسیدند... ماکارونی آباد!