کرونا فریب قرن ابداً سودای آن ندارد که مدعی شود کرونا دروغ است یا شایعه، وهم است یا افسانه. فریب قرن روایت مهندسی گستردهٔ رسانهای - بیمارستانی و بزرگنمایی یک ویروس است که نه آنقدر کشنده بود که گمان میرفت و نه چنان وحشتناک بود که گفته بودند و در یک کلام هرگز آن چیزی نبود که ادعا شده بود، هست! فریب قرن روایتی نیمه پزشکی و نیمه روان شناختی از کشف یک ابزار نوین رهبری بر جهان است که توانست با ترفندهای فریبنده، افراد را از هول بیماری، مکلّف به انجام اموری سازد که خود مسبب آن بیماری و سایر بیماریهای مشابه بودند و ماحصل این فریب چیزی نبود جز نسل نوینی از رهبری و تجارت و افقی نو از سلطه و کنترل. این طرح عظیم آغازی است بر پایان انسانی که تاکنون میشناختیم.
کرونا فریب قرن روایت غم انگیزی است از پیوند شومِ سیاست و طبابت و فرزندخواندهای به نام تجارت. روایتی که بیش از هر زمان یادآور جمله رودولف ویرشو میگردد که «سیاست همان طبابت است در مقیاسی بزرگتر»، در جهان واحد پول مشترکی وجود دارد به نام وحشت! سرمایهای بالقوه. دستمایهٔ اجبار بشر به تغییرات بنیادین در شیوهٔ حیات. فلسفهٔ وجودی فریب قرن چیزی نیست جز توصیف چگونگی پیدایش این وحشت و اهدافی که در ورای آن نهفته بود که شوربختانه نیز محقق شد.
اگرچه کوتاه زمانی پس از نشر مقالات بدوی از فریب قرن جعل و مصادره به مطلوب فراوانی از آن انجام پذیرفت که اولاد نامشروعی همچون دروغ قرن ثمرهٔ این خیانت است اما فریب قرن با اقتدار و متقن همچون درختی تناور که ریشه در دریای علم فرو برده است دامان خود را از جعل و تحاریف پاک نگاه داشته تا در ظلمات جنایاتِ روزافزون مخلوق دوپایی که داعیهٔ خلافت بر زمین دارد دستکم شمع کوچکی باشد برای آنان که اهل اندیشهاند. فهم فحوای کلام فریبِ قرن شاید امیدی باشد ولو اندک به پایان حاکمیت فریب بر جهل و غنی بر فقیر که رؤیای دیرینهٔ بشر است و شاید هرگز در عالم واقع محقق نشود.