براساس دیدگاه سنتی نسبت به رضاشاه و دور ٔۀ تاریخی 1941-1921م/ 1320-1300ش،
دور ٔۀ فوق، عصر پرافتخاری بود که در طول آن به همت و جان فشانی سربازی دلور و
وطن پرست، به نام رضاخان پهلوی، یک ارتش ملی جدید شکل گرفت که ایران را متحد
ساخت و آن را از تجزیه نجات داد. این ارتش ملی، عشایر و ایلت یاغی و فئودال های
غارتگر را سرکوب و مطیع دولت کرد. پس از جلوس رضاخان بر تخت سلطنت در سال
،1925/1304 ایران الگوی غرب را در پیش گرفت. زنان با کشف حجاب از قیدوبند رها
شدند. کارخانه ها، جاده ها و خط آهن ساخته شد. دانشگاه تهران بنا شد. براساس همین
دیدگاه، انگلیس و روس در اوت /1941 شهریور ،1320 خیانتکارانه به ایران حمله کردند و
رضاشاه پهلوی، فرمانروای لیق ایران را از تخت به زیر کشیدند و از کشور بیرون راندند و
به این ترتیب تراژدی بزرگی را برای ایران رقم زدند. اما بررسی اجمالی برخی حقایق مهم
این دور ٔۀ تاریخی، در همان ابتدای امر روشن می کند که تعابیر فوق چندان قرین واقعیت
ٔۀ درکی شفاف از حقایق این
نیست و کتابی که در دست شماست، کوششی است برای ارائ
دور ٔۀ تاریخی و روشن تر شدن آنچه در آن روزگار بر این دیار گذشت.