بعضی وقتها معنی بعضی کلمهها را فراموش میکنم. گاهی معنیِ فراموششده را آسان، پس از کمی وررفتن با حافظهام، به یاد میآورم و گاهی هر چه در حافظهام میگردم آن را پیدا نمیکنم؛ و چون این جستوجوی ذهنی سخت عذابم میدهد، اگر خویشاوندی، دوستی پیشم باشد، به او متوسل میشوم تا معنیِ گمشده را برایم پیدا بکند. حالا حسن نزدیکِ من روی سنگفرش کنار استخر خوابیده بود. از او خواهش کردم «حسن جان، لطفاً بهام بگو حق یعنی چی.»