از داستان «رمئو و ژولیت» گرفته تا داستان «تایتانیک» عشق همیشه مفهومی جذاب و در عین حال مبهم است که معمولا انسان در پیدا کردن ماهیت اصلی آن ناتوان است. در واقع ممکن است ناتوانی انسان در این باشد که آیا عشق تنها واکنشی شیمیایی در مغزاست یا کششی جسمانی است؟ آیا عشق پدیدهای است که برای به دست آوردن آن نیاز به جادو و نیروهای اسرارآمیز داریم؟ واقعیت این است که انسان برای به دست آوردن عشق واقعی تنها کافی است راههای چگونگی عشقورزیدن را یاد بگیرد.
اریک فروم در کتاب هنر عشق ورزیدن از چگونگی و چرایی عشق ورزیدن صحبت میکند. فروم توضیح میدهد که عشق رویایی و رمانتیک ، حسی است که وجود انسان در عالم واقع به آن گره خورده است و هستی انسان تنها با عشق واقعی است که معنا میشود.