آوای چنگ علفزار داستان سه آدم ناسازگار با جامعه، اما دوستداشتنی را در حوالی شهر کوچکی در جنوب آمریکا روایت میکند ـ یک پسر یتیم و دو پیرزنِ خیالباف ـ که یکروز میروند و در یک خانهی درختی زندگی میکنند. وقتی آنها ساعتهای پرخطر، اما شیرینی را در درخت زیتون تلخ میگذرانند، آوای چنگ علفزار همهی لذتها و مسئولیتهای آزادی را به خواننده منتقل میکند. اما بیشتر از همه پاکی عشق را به ما میآموزد، «عشق زنجیرهای از عشقهاست، همانطور که طبیعت زنجیرهای از زندگیهاست.»