آرتور فرستنبرگ در این کتاب، حاصل چهل سال تحقیق خود بر روی تاریخچه ارتباط پزشکی و زیست شناسی با الکتریسیته را ارایه کرده است و از این نظر، کتاب علاوه بر طرح موضوعات جنجالی، دارای منابع بسیار زیاد (در حدود 120 صفحه) است.
کتاب از تاریخچه شروع استفاده از برق در قرن هجدهم و کاربردهای پزشکی گسترده آن در این قرن می پردازد و در ادامه اشاره می کند که پزشکان مخالف عمومی شدن استفاده از برق در زندگی مردم بودند چون به خوبی از مضرات زیاد آن اطلاع داشتند ولی از آن جا که جریان صنعتی شدن به برق نیاز داشت دانش گسترده پزشکی شکل گرفته حول کاربردهای درمانی برق را کنار زد طوری که امروزه کمتر پزشکی از این کاربردها اطلاع دارد و این در حالی است که این دانش فراموش شده، امروزه نیز تا حد زیادی می تواند کارآمدی داشته باشد.
نویسنده، برقکشی سراسر جهان و در ادامه آن، استفاده گسترده از امواج مختلف را عامل بسیاری از بیماریها مانند دیابت، سرطان، بیماریهای قلبی، نوراستنی، سندرم خستگی مزمن، وزوز گوش و... میداند که بعضی از آنها ظاهرا جزو بیماریهای نادر محسوب میشوند ولی از نگاه نویسنده کتاب، بسیار شایع هستند. فرستنبرگ، بسیاری از بیماریهای همهگیر از جمله آنفلوانزا را ناشی از اختلالات الکتریکی طبیعی (مانند طوفانهای خورشیدی) یا مصنوعی (مانند استفاده از ماهوارهها یا پروژههایی مانند هارپ) در بیوسفر زمین میداند و معتقد است بسیاری از علایم این بیماریها در واقع علائم حساسیت به الکتریسیته هستند.
کتاب افسانه روشنایی، به رشتههای مختلف علوم از گیاهشناسی و جانورشناسی گرفته تا رشته های مختلف پزشکی و مهندسی توجه کرده و از این رو دایره مخاطبین زیادی دارد. این کتاب با این که کتابی فلسفی نیست اما میتواند بسیار مورد استفاده علاقهمندان به مباحث فلسفه علم و تاریخ علم قرار بگیرد. افسانه روشنایی همچنین میتواند زمینه خوبی برای معرفی حوزه جدید علمی اقلیم فضایی به مراکز علمی کشور باشد؛ حوزهای که در دهههای اخیر بسیار مورد توجه نهادهای تحقیقاتی جهان قرار گرفته است.