توان پاسخگویی میراث فکری-فلسفی مسلمانان به چالشهای بشر امروزی، اکنون محل تأمل اساسی قرار گرفته است. آیا فلسفۀ اسلامی بعد از تلاشهای بزرگ فلاسفهای همچون صدرالمتألهین، توانسته است خود را برای دوران معاصر و پاسخگویی به مسائل آن آماده کند یا صرفاً در مرتبۀ شرح و بسط آثار بزرگان خود باقی مانده است؟ آیا این میراث توانسته است به لحاظ عینی چارهساز بحرانهای کنونی باشد، یا اینکه تنها به امور انتزاعی پرداخته است و از مواجهه با وضع کنونی گریخته است؟ از سوی دیگر، آیا فلسفۀ اسلامی توانسته است وارد گفتوگویی مستمر با سنت فکری-فلسفی غرب شود، یا بدون توجه به دستاوردهای این سنت، و بدون عزمی برای گفتوگو، به نقد خصمانۀ آن پرداخته است؟ در این کتاب سعی شده است تا در گفتوگو با صاحبنظران کشورمان، وضعیت فلسفۀ اسلامی در افق معاصرت مورد بحث قرار گیرد و پاسخهایی به پرسشهای مذکور داده شود.