جلد دوم روایت ایرانی جامعهشناسی دین بخشی از بینشها و نظریههایم را دربارۀ دین و پدیدههای دینی دربر دارد. از سال ۱۳۷۴ تا کنون جامعهشناسی دینْ حوزۀ مطالعاتی من بوده است و در این مدت علاوه بر انجام تحقیقاتی تجربی، تلاشهایی نظری برای تبیین دین و پدیدههای دینی انجام دادهام و بخشی از آنها در این اثر اکنون مجال انتشار مییابد. امیدوارم نتایج تحقیقات تجربیای که شخصاً یا با همکاری دانشجویانم انجام دادهام نیز در یک جلد دیگر مجال انتشار پیدا کنند.
در طی ۲۷ سال گذشته اندیشیدن و مطالعه و پژوهش و نوشتن دربارۀ دین مشغلۀ همیشگی من بوده است. در این سالیان طولانی انبوهی درگیریها و تجربهها و مشکلات را تجربه کردهام، اما برای هر محقق رشتۀ جامعهشناسی فهم اینکه پدیدههای اجتماعی امری زمینهمند هستند و در هر زمینهای مختصات ویژهای پیدا میکنند، او را به درک ضرورت نظریهپردازی واقف میکند. نظریهپردازی در علم برای هر کسی که به فعالیت علمی جدی اشتغال دارد و از زیست مقلدانه گام فراتر نهاده، امری گریزناپذیر است. علم بدون نظریه تحقق نمییابد. با این حال، آنچه من در این سالیان طولانی انجام دادهام نیازمند بررسی و نقد است و امیدوارم با انتشار این اثر مجال آن فراهم شود. نکتۀ دیگر اینکه وقتی در سال ۱۳۷۴ حوزۀ جامعهشناسی دین را بهعنوان حوزۀ مطالعاتی اصلیام برگزیدم، یکی از دلایل چنین انتخابیْ یافتن پاسخی قانعکننده برای پرسشهای دینیام بود. با خوشحالی باید عرض کنم که همپای کوششهای دینپژوهانه، زیست دیندارانۀ من نیز دچار تحولاتی اساسی شده است. امیدوارم در آینده بتوانم اثر کوچکی دربارۀ زندگینامۀ دینیام نیز منتشر کنم. نوشتن چنین اثری برای من از نظریهپردازی دربارۀ دین بسی جذابتر خواهد بود.