شیوههای غالب تاریخنگاری در ایران مانند شاه محوری، فردگرایی،نادیده انگاشتن جامعه شناسی تاریخی،در سایه قرار دادن روان شناسی شخصیت های بزرگ تاریخی،بی اعتنایی به چرایی و چگونگی(فلسفه)تاریخ،غلبه شیوه گزارشی(روایی)،کمبود شدید تاریخ های محلی و موضوعی و خاص و نظایر این،بازنگری در تاریخ ایران را ناگریز می کند.یکی از دلایل مهم این بازنگری،به تاریخ صفویه در زمینه های اداری،اجتماعی،فرهنگی،نظامی،آموزشی،دادگستری،سفارت ها و دیوان ها برمی گردد که جز چند نمونه ناچیز،آن هم در اغلب به شکل سفرنامه نویسی،درچهارچوبی جداگانه بررسی نشده و پژوهش های بایا درباره آن ها انجام نگرفته است:مثلا در امور اداری می شود به وزارت،صدارت،انشا،استیفا،احتساب،دولت خانه و در امور نظامی به قورچی،سپهسالار،امیرالامرا،بیگ،سلطان،خان و داروغه اشاره کرد.من دربازنویسی این زمینه ها،در گام نخست،به نوشتن کتابی با عنوان فرهنگ تاریخ صفویه پرداختم و در گام بعدی،همین کتاب را نوشتم که به گمانم برای واکاری جامعه صفویه و سهم نخست وزیران در اداره حکومت سلسله و راهبرد امور کشور ضرورت داشت.در کتاب حاضر،دورنمای وزارت در ایران از آغاز تا روزگار سلسله نامبرده و وزارت و وزیران شاهان صفوی از روزگار شاه اسماعیل اول تا برکناری شاه سلطان حسین،با تکیه بر زندگانی و کارکردشان بررسی شده است.