آرامش خوی غریبی .دارد ،گاهی خیلی ،ناگهانی بهش بر می خورد قهر می کند و می رود. گاهی خودش را پنهان می کند. ناز می کند و مثل عروس پای سفره عقد می رود پیچیدن گل و آوردن گلاب گاهی هم اگر طبعش بکشد، می آید و برای ماه ها و حتی سال ها می ماند. آرامش، آرام است آن قدر که فراموش می شود ناپیدا می شود. به خاطر همین است که اغلب آدم ها یک عمر به دنبالش می دوند چه آنها که از او دورند و چه آنها که در آغوش دارندش! و این خاصیت آدمیزاد است.