شکست متعلق به وضعیت و شرایط خاصی نیست. هرچند، باید اعتراف کنم که ثروت و طبقه بالای اجتماعی، تحمل بعضی شکست ها را به وضوح آسان تر می کند. ولی در کل باید بگویم که شکست، مفهومی دموکرات و برخلاف انتظار، آزادی بخش است. اگر می دانید که به هر حال ممکن است گاهی شکست بخورید، پس چرا زحمت فرار از آن را به خودتان تحمیل می کنید؟ چرا واقعیت شکست را نمی پذیرید و تلاش نمی کنید که تا حد امکان، موقعیت را به نفع خودتان برگردانید؟ چرا درباره آن صحبت نمی کنید؟ تنها راه ضربه فنی کردن تابوها، صحبت کردن راجع به آن ها است. علاج شرمندگی از تجربه اشتباه، به اشتراک گذاشتن آن تجربه است. به همین دلیل است که همه ما باید ذهن بازتری در قبال اشتباهات رخ داده داشته باشیم. وقتی برچسب های منفی را از روی شکست هایتان بردارید، دیگر نمی توانند به شما آسیب بزنند.
این همان چیزی است که فشلسفه می خواهد به شما بگوید.