بعد از ظهر این نویسنده از مرکز یک شهر بی نام اروپایی شروع شده و به حاشیه های شهر که می توان آنها را لبه های رویا و خواب و یا مرزهای زبانی قلمداد کرد کشیده می شود. او در این مسیر سؤالات زیادی هم از خودش می پرسد: «اصلاً نویسندگی چه جور کسب و کاری است؟ مگر در این قرن چنین شغلی هم وجود دارد؟ چه کسی می تواند مدعی باشد که یک هنرمند است و جایگاهی را هم برای خودش در این دنیا دست و پا بکند؟