مراد، طلبکار سمجیست که دست از سر این خانواده برنمیدارد و وقت و بیوقت مزاحم سیدمریم میشود. کوهیار که بعد از مرگ پدرش خود را مرد خانه میداند، در تلاش است کاری کند تا پول مراد را جور کند.