الیزا پرسید: «واقعاً تو ارابه می خوابی؟»
«آره واقعا تو ارابه خانم. چه زیر بارون چه زل آفتاب مثل یه گاو خشک خشکم.»
«چه خوب! خیلی خوبه. کاش زن ها هم می تونستن از این کارها بکنن.»
«این جور زندگی به درد خانم ها نمی خوره.»
لب فوقانی الیزا اندکی بالا رفت و دندان هایش نمایان شد:« از کجا می دونی که این رو می گی؟»
گل های داوودی مجموعه پنج داستان گزینش شده از جان استاین بک است که با لحنی شاعرانه و فضاسازی منحصر به فرد او، آمریکای مردسالار میانه قرن بیستم را به تصویر می کشد.