این کتاب در یازده جُستار گرد آمده است. در سه جستار نخستین با عناوینِ «فیلسوف کوچک»، «سرکوب پرسش»، و «هراس از پرسش» که مهمترین و اصلیترین جستارها را به خود اختصاص میدهد کوشش میشود پرسشهای دوران کودکی مورد بازکاوی قرار گرفته و از موانعی سخن به میان آورده میشود که در دورههای مختلف بر سر راه پرسشگری قرار میگرفت.
«آنجا که پرسشی نیست»، عنوان چهارمین جُستار از این کتاب را به خود اختصاص میدهد.
در جُستار پنجم که با عنوان «قلاب پرسش» میآید، بر این امر تصریح دارد که ما آدمیان بدون قلاب پرسش در صیدِ لطیفه حقیقت ناتوانیم. به ندرت قادر خواهیم بود لطیفه حقیقت را به چنگ آوریم.
در جستار ششم این پرسش طرح میشود که پرسشگر واقعی کیست؟ «پرسشهای کشنده» عنوان جُستار هفتم از این مجموعه را تشکیل میدهد. پرسشهایی که بهرغم پرسشهای علمی، پیشین و مقدم بر تجربهاند. تجربه را در ورود به دنیای آنها راهی نیست. چنین پرسشهایی در آزمایشگاه یا به کمک آزمونهای تجربی پاسخ نمیگیرند. هیچگاه کهنه و فرسوده نمیشوند. همیشه تاریخ با بشر بوده و همچنان با بشر میمانند.
در جُستار هشتم با عنوان «فیلسوف پرسش»، شخصیت سقراط در نقش چهرهای پرسشگر، و نیز اهمیت نقش و جایگاه پرسش در گفتگوهای سقراطی مورد درنگ و تامل قرار میگیرد.
جُستار نهم با عنوان: «سه پرسش کلیدی»، از موضوع اندیشیدن، عمق آن، و نیز کیفیت اندیشیدن، یا درستی و نادرستی در نحوه اندیشیدن سخن به میان میآورد. سه پرسش کلیدی که در مقوله اندیشیدن در این جستار مورد بحث قرار میگیرد عبارت میشود از اینکه: ما به چه چیز میاندیشیم؟ و به آن چیز تا چه سطح و پایهای میاندیشیم؟ اساساً درست میاندیشیم یا غلط؟
دهمین جُستار به «پرسش از زندگی» اختصاص دارد.
در یازدهمین و آخرین جستار از این مجموعه تحت عنوان «چند پرسش ساده» چنین میخوانیم: آیا باید در برابر هر نوشته و گفته و ادعایی سر تسلیم فرود آورد و بدون هیچگونه بررسی و پژوهشی بر آن مهر تأیید نهاد؟ آیا خبرها و دادههای اطلاعاتی همیشه مصون از خطا و اشتباهاند؟ آیا به صِرف اینکه «گفتهاند» و یا اینکه «نوشتهاند» میتوان دنیای عقیده و جهان باور خود را بر مدار «گفتهها» و «نوشتهها» شکل داد؟