گاهی تنها تفاوت داستانهای عاشقانه و قصههای ترسناک، در پایانشان است…
در آن هنگام که جود در دربار الفهیم، در مقابل شاهزاده کاردنِ سنگدل میجنگید تا قدرت را به چنگ بیاورد، خواهرش، ترین، داشت به لوکِ شارلاتان دل میبست. جود و ترین بارها در برابر یکدیگر قرار گرفتند، اما هیچکدام از این خواهرانِ دوقلو چیزی از نقشهها و نیاتش بروز نداد.
اما حالا در روایتی که نیمی از آن عذرخواهی است و نیم دیگرش شرح ماجرا، ترین نشان میدهد که رازهایی برای افشاکردن دارد.