تهافت الفلاسفه نوشته ابوحامد محمد غزالی، از دانشمندان بزرگ اسلامی است که به نقد فلسفه و نظریات فلسفی پرداخته است. وی به دلیل عدم درک و فهم صحیح فلسفه، آن را مورد نقد و انتقاد قرار داده و به فلاسفه بزرگی چون فارابی و ابن سینا اشکال و آنان را متهم به کفر نموده است. او زمانی این کتاب را نوشته که یک متکلم اشعری مسلک و مبتلا به تمویهات و تلبیسات ابوالحسن اشعری بوده که به هیچ اصلی از اصول عقلیه معتقد نبوده است. سید جلال الدین آشتیانی، در اثر پیش رو، این کتاب را نقد و ارزیابی کرده است.
وی علاوه بر تبیین آرای حکیمان و دفاع از مبانی آنان، بیان میدارد که غزالی به جان و عمق فلسفه راه نیافته و خیالاتی را به هم بافته و با آنها ستیز کرده است. او اگر نزد استادی زبردست فلسفه میخواند و اشعری گری خود را کنار مینهاد، به عمق فلسفه میرسید و آنگاه چنین اشتباهاتی از او رخ نمیداد که بهواسطه آنها حکیمان را مورد تکفیر قرار دهد.
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز شده و نویسنده چندان دغدغه تبویب و تنظیم مطالب را ندارد؛ یعنی در این اثر، به همان تنظیمی که غزالی آورده نپرداخته و مطالب را بهصورت پراکنده، مطرح نموده است. شیوه کار وی در تحقیقات علمی خود، بهطورکلی، عقلگرایانه و در عین توجه به تعبد به روایات است و او علاوه بر این، به زمینههای تاریخی مسائل عقلی و مباحث روایی و قرآنی نیز توجه داشته و بارها در همین اثر اشاره میکند که: «هرکس میخواهد معارف اسلامی را از طریق عقل و برهان دریابد، بخش عمده روایات و سنت پیامبر(ص) را مورد مطالعه جدی قرار دهد.» وی علاوه بر نقد سخنان غزالی، بهنقد و بررسی دیدگاههای دیگر اندیشمندان هم پرداخته است. بهعنوانمثال: نقد گفتار فخر رازی در بحث حدوث فیض، نقد نظریه علامه طباطبایی درباره صفت فعل بودن اراده حقتعالی، نقد بسیاری از نظریات علامه مجلسی در ذیل روایات «بحارالأنوار»، نقد مطالبی از رساله «ابواب الهدی» اثر آقا میرزا مهدی اصفهانی، خصوصاً در مسئله تجرد نفس و غیره.