«قاعدتاً، دانشمندان علم اعصاب همان طور که، درآکولای خون آشام از سیر، اجتناب می کند از سه چیز پرهیز می کنند: هر رابطه ای با متافیزیک اروپائی، درگیری سیاسی، و بازتابی بر شرایط اجتماعی ای که موجب رشد علمشان شده است.
کترین مالابو دقیقاً همین کار را انجام می دهد: او خوانشی هگلی از علوم اعصاب ارائه می دهد، که بر مفهوم انعطاف پذیری بنا شده، و او بر موازات های غیرعادی بین مدل ذهن انسان بازتاب می کند که توسط دانشمندان علم اعصاب و ساختار سرمایه داری معاصر پیشنهاد شده است.... موفقیتی فوق العاده.»