بیست و نه داستان ستارگان سیاه دریایی ست از اطلاعات ریز و درشت دربارهٔ خلقیات و آداب و عادات و آمال طهران اواخر دورهٔ قاجار و اوایل دوران پهلوی. و شاید مهمترین وجه تمایز آن نمودن برخورد سنت و تجدد است در آن دوره و در خانوادههای آن دوران. و نیز مملو از لغات و اصطلاحات رایج آن دوران که در بین طبقات گوناگون اجتماعی زبانزد بوده است. و اغراق نیست اگر گفته شود تاریخ اجتماعی ایران است در آن دوران. اما آنچه خصوصا جلب توجه میکند نثر روان و شیرین و خوش آهنگ نفیسی است که چاشنی ملایمی از شعر نیز در آن دیده میشود. اما سه داستان «اذان مغرب»، «سیل تمدن» و «خانهٔ پدری» نمایانگر نگاه دردآلود و حسرتبار استاد نفیسی است، به عهدنامههای «گلستان» و «ترکمنچای» در عصر فتحعلیشاه بین ایران و روسیه و «معاهدهٔ صلح پاریس» بین ایران و انگلیس در عصر ناصری و حاصل آن برای ایرانیان پاکنهاد این سوی و آن سوی رود ارس و خراسانبزرگ.