مجموعه حاضر، متشکل از 44 افسانه آذری با برخی از این عناوین است: "شیرزاد و پریزاد"، "پیرمرد هیزمشکن"، "شیر اوژن عیار"، "ملک جمشید"، "دختر پادشاه سمرقند"، "داستان ابراهیم"، "قصهی اوخای افسونکار"، "دختر سخاوتمند"، "سنبل سحرآمیز"، "شمعدانی طلایی"، "یادگار" و "نان بیمنت". برای نمونه داستان "سنبل سحرآمیز" درباره پادشاهی عادل است که محلی را برای دادخواهی مردم در نظر میگیرد. در این مکان، سنگبزرگی با نام "سنگ عدالت" نصب شده و شاکیان برای دادخواهی روی سنگ نشینند. تا این که روزی ماری روی سنگ مینشیند. پادشاه از رمال شهر، کمک میخواهد، رمال نیز از گفتههای مار متوجه میشود که شاه مارها به هنگام بلعیدن گوزنی، شاخ گوزن در دهانش گیر کرده و اگر نجات نیابد، خواهد مرد. پادشاه نیز نجار شهر را برای این کار به همراه مار میفرستد. نجار پس از موفقیت در این کار، هفت شاخهی سنبل دریافت میکند و پادشاه از طریق پیرمردی از راز هفت سنبل، مطلع میشود.