کتاب حکایتهای کوچک (خاطرات پراکنده از دوره قاجار) شامل مجموعۀ حکایاتی است که شاهزادۀ قاجاری، حسینقلیمیرزا عمادالسلطنه، برادرزادۀ ناصرالدینشاه قاجار، از جهت آموزش و پیشرفـت در خواندن و نوشتن همسرشان، زیورالملوکخانم بهصورت حکایات کوتاه و انتقادی از سلاطین قاجار و رجال آن عصر و اوضاع زمانه به رشتۀ تحریر درآورده است. با توجه به نزدیکی عمادالسلطنه به رأس هرم قدرت و حضور در دربار سلطنتی، و از آنجا که در بسیاری از این حکایات، او شخصاً در صحنه حاضر بوده و بدون واسطه به شرح ماجرا پرداخته، حکایتهای وی حاوی تنوع و اهمیت فراوانی است که بیشک مطالعه و کنکاش در این مطالب، پژوهشگران را در امر پژوهشهای تاریخی و اجتماعی آن دورۀ تاریخی یاریگر خواهد بود.نکتۀ قابل اهمیت اینکه تقریباً تمامی مطالبی که در ارتباط با ناصرالدینشاه بیان شده، به همین شکل یا با کمی تفاوت، در روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه نیز وجود دارد و این نکته، بر میزان صحّت گفتههای عمادالسلطنه میافزاید. مزیّت دیگر کتاب حکایتهای کوچک (خاطرات پراکنده از دوره قاجار)، به بیان مطالبی است که در دیگر متون بهجای مانده از آن دوران قابل دسترسی نبوده و از این نظر اهمیت آن را دوچندان میکند، زیرا برای نقد و بررسی و تحلیل تاریخ دوران پادشاهی قاجار، به غیر از متون درباری و روزنامههای خاطرات شاه و اطرافیان که تنها به بیان مطالب مؤید اعمال و افعال پادشاهان و رجال عصر میپردازند، وجود چنین مطالبی که از زاویهای دیگر و با نگاهی انتقادی به افعال شاه و اطرافیان وی نظر داشته بسیار حائز اهمیت است. عمادالسلطنه به علت کمتوجهی شاه به خود و خانوادهاش و عنایت صدور به افراد کمسواد و متملق در آن عصر، بسیار آزردهخاطر بود و این آزردهخاطری بهخوبی در جایجای این حکایات مشاهده میشود، لیکن دلیل این بیلطفیها را باید در محدود بودن مناصب و توقع سیریناپذیر اطرافیان و نزدیکان سلاطین و گزارشهای تلگرافچیهای محلی که نمونههایی از این گزارشها امروزه در کاخ گلستان نگهداری میشود و همچنین نامههای افراد محلی که به مرکز ارسال و در این آنها به شرح سوءرفتار حکّام پرداخته میشد جستجو کرد.