این کتاب سومین جلد از مجموعه قصههای برادران گریم است که انتشارات پیدایش آن را با ترجمهی پرستو پنجهشاهی منتشر کرده است.
برادران گریم را همه در آلمان به خوبی میشناسند و کودکان با عشق به قصههای آنها بزرگ میشوند. نام این دو برادر همیشه مورد احترام بوده و این احترام و علاقه به نسلهای بعدی هم منتقل میشود.
یاکوب و ویلهلم گریم در شهر «هاناو» آلمان به دنیا آمدند و تمام عمر را در کنار هم ماندند. این دو برادر، دوران کودکی در یک تختخواب میخوابیدند و پشت یک میز کار میکردند و پس از مرگ هم کنار یکدیگر به خاک سپرده شدند.
یاکوب و ویلهلم هنوز خیلی کوچک بودند که پدر خود را از دست دادند؛ اما از همان دوران در برابر مادر و خواهر و برادرهلی کوچکتر خود احساس مسئولیت میکردند و در حالی که به تامین خانوادهی خود میپرداختند، در فکر فرا گرفتن علم و دانش هم بودند.
دورانی که این دو برادر به سرعت یاد میگرفتند چگونه میتوان روی پای خود ایستاد، زندگی عادی در آلمان برای تلاش و پشتکار کودکان و نوجوانان خیلی مناسب نبود و مردم تحت فشار جنگ و گرسنگی بودند؛ اما این ثابت میکند خوشبختی یک ملت تنها زمانی نیست که در صلح و استراحت به سر میبرند؛ بلکه گاهی زمانی است که زندگی به آنها فشار میآورد و باعث میشود تمام توان و استعداد خود را بروز دهند و از آن استفاده کنند.
این دو برادر همیشه دنبال آرامشی بودند تا به وسیلهی آن بتوانند قصههایی را که یادگار فرهنگ کشورشان بود جمعآوری کنند و هرگز چیزی بیشتر از این نخواستند.