من نه موسیقیدانم و نه آهنگساز فیلم؛ و هیچ ادعایی در این زمینه ندارم بلکه توجه من به موسیقی فیلم تنها بر اساس انگیزه ها و علائق شخصی ام و نیز از منظر خود سینماست. سینما و مطالعه فیلم رشته تخصصی من است و تا آنجا که به تحلیل فیلم و زبان سینما مربوط است، تحلیل موسیقی فیلم نیز به عنوان یکی از عناصر اصلی و مهم یک فیلم میتواند جزئی از کار من و زمینه تخصصی کار من محسوب شود. در این مورد بخشی از دانش خود را در این زمینه، مدیون حضور در کلاس های درس تخصصی موسیقی فیلم زندهیاد فریدون ناصری در دوران تحصیلم هستم که نه تنها آهنگساز برجسته ای بود بلکه شناخت عمیقی از موسیقی فیلم و ژانرهای مختلف آن داشت. با این وجود باید تاکید کنم که این کتاب با رویکرد تخصصی و یا آموزشی برای مخاطبین حرفه ای رشته موسیقی به ویژه موسیقی فیلم تهیه نشده بلکه رویکرد من در انتخاب موسیقیها و معرفی آنها، بر اساس جنبه های عامتر موسیقی فیلم و نقش آن در فضاسازی و انتقال درونمایهها، حسها و وضعیتهای دراماتیک موجود در فیلم و میزان تأثیر گذاری آن بر مخاطب فیلم و راز ماندگاری برخی از آنها در بیرون از جهان فیلم بوده است. اینکه مثلا چرا موسیقی فیلمهای پدرخوانده، زد، آخرین وسوسه مسیح، پاپیون، آبی، روانی، ابدیت و یک روز و در حال و هوای عشق بیشتر از بقیه در ذهن مردم باقی ماندند و به زندگی خود در خارج از دنیای سینما ادامه داده و میدهند. اینکه موسیقی این فیلمها تا چه اندازه در پیوندی ارکانیک و درونی با ساختار فیلم و فضای کلی آن بوده و تا چه حد در موفقیت یا شکست آن نقش داشته است.
پرویز جاهد