در هر داستان، یک کودک تصمیمی می گیرد و اقدامی انجام می دهد، خواه این یک حرکت کوچک باشد یا انتخابی که زندگی را تغییر می دهد.
جعفر یک کودک کار در کارخانه تولید صندلی است و آرزوی رفتن به مدرسه را دارد. سو در حالی که او و برادرش منتظر ملاقات نظارتی با پدرشان در انجمن کمک به کودکان هستند، روی تاب می نشیند. گرچن زندگی قربانیان اردوگاه کار اجباری را در یک تور مدرسه در آشویتس بررسی می کند. مایک به عنوان یک مجرم جوان هفتاد و دو روز انفرادی زنده می ماند. بری روی صندلی فودکورت تکان می خورد و والدینش به او می گویند که در حال جدا شدن هستند. میسی روی یک صندلی خیلی کوچک تایم اوت می نشیند در حالی که مادرش از بازدیدکنندگان برای چای پذیرایی می کند. نوسالا در یک آپارتمان شلوغ و شلوغ در ازبکستان خمیده است و منتظر یک قاچاقچی بیوجدان پناهنده است تا سرنوشت او را رقم بزند.
این کودکان در این مجموعه شیوا از یک داستان نویس چیره دست، شهامت مواجهه با موقعیت های خود را به روش های کوچک و بزرگ پیدا می کنند.