داستان واقعی زندگی خانم ناز علینژاد همسر شهید شیرعلی سلطانی(سردار بی سر) یکی از شهدای عالی مقام اهل شیراز است.
روایتگر این داستان همسر شهید است و روند زندگی و فرزندانش پس از شهادت همسـر بیان کرده است. او مخاطب امروز را بیدریغ میهمان خانواده خود میکند و از فراز و فرودهای زندگی خود میگوید.
ماجرای ساخت حسینیه داریون و مسجد المهدی(عج) توسط شهیدبزرگوار و وصیت ایشان که تاکید کردند همسرش بعد از شهادت وی از هیچ کجا پولی نگیرد از بخشهای تأثیرگذار و خواندنی رمان است. زندگی خانم علینژاد از لحاظ ظرفیت دراماتیک و سبک زندگی بسیار قابلتوجه بوده و رسالت اصلی این بانو بعد از شهادت شهید در سال ۶۰ و پس از به دنیا آمدن فرزندش عمار ۴۰ روز پس از شهادت همسر آغاز میشود.