انتونی برجس در رمان 1985 با نثری متهورانه، دو پاسخ در دو بخش به هزار و نهصد و هشتادوچهارِ اُروِل میدهد. بخش اول تحلیل دقیقی است که برجس با استفاده از گفتوگویی خیالی دریچۀ تازهای بر آنچه «فرامین آخرالزمانی برای دهشتناکترین ترسهای ما» نامید، باز میکند. بخش دوم، متن رمان برجس است که در 1978 نوشته شده و بیان دیدگاه او دربارۀ مدینۀ ضاله است. برجس حال و آینده را با هم میآمیزد و وضعیتی را به تصویر میکشد که در آن کشاکش کارگران و کارفرمایان و اعتراضات مدنیْ با نظارت همهجانبه، نگرانیهای امنیتی و سلطۀ تکنولوژی رقابت میکنند تا آدمی بفهمد بهجای زیستن باید رنج کشید.