خرگوشی نمیدانست چه کار کند؛ دوستهایش سردشان بود، خسته بودند، جایی هم برای خوابیدن نداشتند و همهی اینها هم تقصیر خرگوشی بود. اما یکهو فکری به سرش زد و فهمید فقط یک راه برایش مانده است ...