کریس هارمن در مقدمه خود بر کتابش درباره انقلاب آلمان مینویسد: «انقلابهای شکست خورده خیلی زود از یادها میروند، از نظرها ناپدید میشوند و به پانوشتهای کتابهای تاریخ انتقال مییابند و فقط عدهای متخصص آنها را بسان رخدادی بیاهمیت بررسی اجمالی میکنند.» بی گمان انقلاب ناکام آلمان مشمول این رویکرد است، تا حدی به این دلیل که شکست این انقلاب آغاز «کابوس قرن» بود. اما می توان به گمانهزنیهای بیشماری پرداخت. اگر انقلاب آلمان موفق میشد احتمالا هرگز هیتلر به قدرت نمیرسید، جنگ جهانی دوم آغاز نمیشد و انقلاب روسیه از انزوای اقتصادی و سیاسیاش بیرون میآمد. استالین به قدرت نمیرسید و تاریخ نیمه دوم سده بیستم به گونهای دیگر رقم میخورد