ظلمات داستانی را در فضایی اسطورهای و درباره زلزله بم شرح میدهد که به گفته نویسنده ادامهای بر داستان آذرستان وی به شمار میرود. روایت روان و گیرای علومی باعث شده رمان «ظلمات» را بتوان در دسته رمانهای خوشخوان و روان دستهبندی کرد که همراه با تعلیقی که در سراسر متن بهصورت یک تمهید گنجانده شده، از نقطه شروع تا پایان مخاطب را با خود همراه میکند. داستان این رمان در حال و هوای کویر و استان کرمان و شهر بم اتفاق میافتد و شیوه نگارش داستان بهگونهای است که گاه آنقدر به اسطوره نزدیک میشود که خواننده فراموش میکند داستانی معاصر را دنبال میکند. داستان در اصل به روایت زندگی آدمهایی میپردازد که مانند محیطی که در آن زندگی میکنند، خشن و پیچیده هستند.