هفت غار، خاصه برای ما ایرانیان، هم سندی است در حوزهٔ مطالعات باستانشناسی هم حاوی اطلاعات تاریخی دست اول است دربارهٔ آداب و رسوم و سلوک ایرانیان و خلقیات و توقعاتشان در دههٔ ۳۰ خورشیدی. اینکه کاوشهای کوون در جراید آن دهه هم بازتاب داشت و حتی محمدرضا شاه پهلوی با وسواس روند کار را دنبال میکرد، گویای اهمیت کشفیات او برای ماست. ضمن خواندن این کتاب مدام از خودمان میپرسیم که باشندگان و ساکنان غار بیستون در حوالی کرمانشاه و غارهای کمربند و هوتو در بهشهر مازندران چطور روزگار میگذراندند و بهواقع چه نسبتی با مایی دارند که دهبیست هزار سال بعد در همان حوالی روزگار میگذراندیم.
باستانشناسان یا صرفاً خودشان و برای هم مینویسند، یا چندان تخیل و صنعت ادبی به کار میبرند که عموماً تشخیص علم از شبهعلم یکسره دشوار میشود. اما تکنگاری هفت غار از لونی دیگر است؛ هم مشحون است از اکتشافات علمی باستانشناسی پرشور و ثابتقدم که دیرزمانی در سرما و گرما غارهای خاورمیانه را روشمندانه در پی کشف آثار و نشانههای دوران پارینهسنگی میکاود و یافتههایش را طبقهبندی و مرتب میکند، هم مشحون است از توصیفات روایی در شرح مشقات و مصائب باستانشناس، تعامل او با مردمان بومی از طنجه تا افغانستان، و البته نحوهٔ تعامل با کارگزاران دولتی. از این رو، هفت غار، خاصه برای ما ایرانیان، هم سندی است در حوزهٔ مطالعات باستانشناسی هم حاوی اطلاعات تاریخی دست اول است دربارهٔ آداب و رسوم و سلوک ایرانیان و خلقیات و توقعاتشان در دههٔ ۳۰ خورشیدی. اینکه کاوشهای کوون در جراید آن دهه هم بازتاب داشت و حتی محمدرضا شاه پهلوی با وسواس روند کار را دنبال میکرد، گویای اهمیت کشفیات او برای ماست. ضمن خواندن این کتاب مدام از خودمان میپرسیم که باشندگان و ساکنان غار بیستون در حوالی کرمانشاه و غارهای کمربند و هوتو در بهشهر مازندران چطور روزگار میگذراندند و بهواقع چه نسبتی با مایی دارند که دهبیست هزار سال بعد در همان حوالی روزگار میگذراندیم.