با آغاز عصر مدرن مفهوم رنج به ویژه بعد از انقلاب صنعتی و تحولات مابعد آن گسترش شهرنشینی و سلطه ی فضاهای غیر شخصی فقر و آپارتاید شهری حاشیه نشینی و طرد دیگری و ... به مسئله و موضوع اصلی اندیشمندان و به ویژه جامعه شناسان مبدل شد انسان رنجور مدرن بیش از هر زمانی به مسئله ی اصلی این اندیشمندان تبدیل گردید انسانی که علیرغم تمام توسعه طلبی های نظام های اقتصادی و سیاسی و در ذیل لوای تمام برنامه های اقتصادی از اسمیت گرفته تا فریدمن همچنان در رنج زندگی می.کند تصویر جامعه شناسان از مارکس تا آدورنو و بسیاری از همقطاران آنها تصویری است که رنج را زاییده ی تفکیک ناپذیر حیات اجتماعی ذیل سلطه ی این نظام ها قلمداد می.کند نظام های اقتصادی سیاسی و مفهوم مدرنیته آنان را به منتقدین کارکشته مدرنیته ی سرشار از رنج و حیات برهنه با اعمال شاقه مبدل کرده است.