ارتباطات گسترده که در این کتاب از آن همچون زیستبوم جدید جهان در دههٔ دوم قرن بیستویکم یاد میشود، پدیدهای است که با گسترش شبکههای اجتماعی و عمومیشدن استفاده از گوشیهای هوشمند میسّر گشت.عمومی شدن فناوری دیجیتالی در شکل اینترنت در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی با وعدهٔ آزادی بیشتر، دموکراسی مستقیمتر و رهایی جوامع از تمرکز روزافزون قدرت، با اسمرمز «واسطهزدایی» به میدان آمد. اکنون، یعنی حدود چهاردهه بعد، جایگزینی واسطههای آشکار توسط واسطههای پنهان و نامرئی، از جمله به پدید آمدن اقتصاد جلب توجه، تغییر شیوهٔ حکمرانی که بیش از پیش به صورت سیاستِ نظارت رخ مینماید، قطبیسازی عاطفی که تجربهٔ خشم را امکانپذیر میسازد، تفوق شغلهای گذرا بر مشاغل پایدار، غیرحضوری شدنِ آموزش و درمان و فقدان پاسخگویی نهادهای دولتی منجر شدهاست. طرفه آنکه همهٔ اینها از یکسو به مدد انباشت دادههایی است که ما خود طی ارتباطات گستردهمان در اختیار غولهای فناوری قرار میدهیم و از سوی دیگر بهخاطر کوتاه و محدود شدن زمان تعاملات ما با دیگران بهدلیل تمایل به برقراری ارتباطاتی هر چه گستردهتر. هدف از تحریر این کتاب نه ارائهٔ راهحلهای معجزهآسا برای پایان دادن به این سلطه بلکه دستیافتن به آگاهی و درکی عمیق است از چگونگی پدید آمدن این تغییر گسترده و چیستی آن.