زندگی انسان مبلغ مشارکت اوست مشارکت با کسی یا چیزی یا جایی در این جستارهای روایی ارزش های انسانی در حال حرکت با مکان هایی به ظاهر ثابت گره می خورند و رهاورد این در هم تابیدگی اجتماعی فاصله گرفتن از فهم مالوفمان از جا و مکان است چشم انداز پیش روی هر جستار خواه روستایی باشد یا ویران های یا کافه ای آشنا یا مکانی به کلی از هم پاشیده و از یاد رفته در آمیخته است با فلسفهای زیستی که به عوض روگردانی از طبیعت پیش رو با آن می آمیزد این جستارهای خلاقانه فراخوانی هستند به مواجه های جدی اما نامألوف با نقشی که مکان و در اینجا جنوب به وسیع ترین معنای کلمه در شکل دادن به شخصیت و قلم راوی داشته است. محمد عابدی با قلم خویش ترسیم گر نقش نامنتظره ای است که پیچ و تاب مکان در ساختمان ذهن و زباناش بازی میکند