فریدر با خنده می گوید: «خب، من هم داشتم آشپزی میکردم. آشپزی کردن فریدر به جای مامان بزرگ این طوری میشود دیگر!»
مامان بزرگ هم میخندد و میگوید: «متأسفانه همین طور است!»
مامان بزرگ فریدر معرکه است چون میتواند پابه پای فریدر بازی و شوخی کند. آن وقت فریدر دلش میخواهد یک بار هم که شده مامان بزرگ باشد. ولی مامان بزرگ بودن آن قدرها هم که آدم فکر می کند کار راحتی نیست.