گودرون مبس در سال ۱۹۴۴ در فرانکفورت چشم به دنیا گشود.
قبل از گرفتن دیپلم دبیرستان با نمره ی خیلی ضعیف ترک تحصیل کرد. سپس در مدرسه ی سیرک در پاریس بند بازی آموخت و به مدرسه ی بازیگری رفت و با یک گروه تئاتر به دور دنیا سفر کرد. مبس از مشهورترین نویسندگان کتاب کودک در آلمان است و کتاب هایش به چندین زبان ترجمه شده اند و بارها جایزه گرفته اند و براساس آنها فیلم ساخته اند.
فریدر داد میزند و دامن مامان بزرگ را می کشد مامان بزرگ مامان بزرگ بیا همدیگر را واقعاً دوست داشته باشیم!» مامان بزرگ بلند می گوید: «خیلی خب حالا دامنم را ول کن وروجک میبینی که کار دارم.» فریدر این پسر تخس هر از گاهی یک فکر بکر به ذهنش می رسد، رنگ کردن اتاق با مارمالاد قرمز یا شکافتن جوراب مامان بزرگ و مامان بزرگ حسابی عصبانی می شود. با این حال آن ها همدیگر را دوست دارند. آخه مامان بزرگ این جوری است چون فریدر هم این جوری است. ماجراهای فریدر و مامان بزرگ تمامی ندارد ما در بزرگی که همپای خوبی برای شیطنت های نوه اش است.