گوهرهای گرانبها همهجا در کیهان و درون تک تک ماست. میخواهم مشتی از آنها را به تو دوست عزیزم پیشکش کنم. آری، امروز صبح میخواهم مشتی از آنها را به تو پیشکش کنم، مشتی الماس که از طلوع تا غروب میدرخشد. هر ثانیهای از زندگی الماسی است که آسمان و زمین نور خورشید و رود را در درون خود دارد. تنها کافی است آرام نفس بکشیم تا معجزه آشکار شود. آواز خواندن پرندگان، از هم شکفتن گلها آسمان آبی اینجاست، ابر سفیدی شناور است اینجا چهره زیبایت، لبخند زیبایت. تمامی در دل گوهری یکتا. تو که داراترین فرد روی زمینی و بهسان کودکی بینوا رفتار میکنی مهرانه به میراثت بازگرد. بیا یکدیگر را شاد کنیم و یاد بگیریم در دم ماوا گزینیم. بیا زندگی را در آغوش کشیم و از فراموشی و نومیدیمان دست کشیم. - تیک نات هان