رسوس تنها تراژدیِ برجاماندۀ یونانی است که پیرنگ آن مستقیماً برگرفته از آن قطعۀ حماسی است که امروزه بهعنوان سرود دهم ایلیاد شناخته میشود. این نمایشنامۀ سرشار از جنبوجوش و زندگی، که یکی از ده نمایشنامۀ محبوب اوریپید در دوران باستان متأخر است، بر چندین نویسندۀ پس از خود بهویژه ویرژیل در سرود نهم انهاید تأثیر گذاشته است. از این جهت، رسوس که کوتاهترین تراژدی قرن پنجم پیش از میلاد و نمایشنامهای مایل به ساتیر است جایگاه مهم و بیهمتایی در تاریخ ادبیات جهان دارد.
| «...من در رسوس مقدار معتنابهی از آن حالوهوای عجیبوغریب را میبینم، که خیلی خندهآور نیست اما لجامگسیخته و نامعقول است، و این از دیدگاه یونانیان مناسب گلۀ ساتیر است؛ حالوهوایی که معمولاً غول تکچشمِ غارِ اِتنای آتشفشانی یا هراکلسِ مست و تاج گل بر سر، که با مرگ کشتی میگیرد و دندهاش در نیمهشب میان گورها میشکند، در آن نفس میکشند...» (بخشی از پیگفتار کتاب)
| اوریپید یکی از سه تراژدینویس مهم عصر زرین درام یونان است که منتقدان قدیم و جدید او را درامپردازی سنتشکن، نوآور و نامتعارف میدانند. او در یکی از سالهای دهۀ 480 پیش از میلاد در بخش شرقی آتن زاده شد. اطلاعات کمی از زندگی اوریپید در دست است. نخستین نمایشنامۀ او یک سال پس از مرگ آیسخولوس در سال 455 بر صحنه رفت و در مسابقات تئاتریِ دیونیزیای شهر آتن به مقام سوم رسید. نخستین دستاورد بزرگ اوریپید در سال 441 با کسب مقام نخست این رقابتها حاصل شد. میگویند او بیش از 90 نمایشنامه نوشته که امروزه 19 مورد از این آثار بر جا مانده است. آخرین باری که در آتن به رقابت پرداخت، در سال 408، با نمایشنامۀ اورستس بود. سپس به مقدونیه و دربار آرخِلائوس رفت و نمایشنامهای به نام این پادشاه نوشت. اوریپید در سال 406، حین نگارش نمایشنامۀ کاهنههای باکوس، در مقدونیه درگذشت.