ماجراجویان ادبی بر علیه ادبیات قدیم دعاوی بسیار اقامه کرده و کوشیده اند آن را محکوم کنند، اما قاضی تاریخ، بی آنکه به سفسطه و مشاغبه آنها تسلیم شود، ادبیات قدیم را تبرئه می کند.
فقط دو دسته در این میان در پیشگاه تاریخ محکوم می شوند: یکی محافظه کاران که عظمت ادبیات گذشته را می خواهند مانند اسلحه قاطعی برای جلوگیری از تجدد ادبی به کار برند و دسته دیگر تندروان تقلید پیشه ای که انتحال افکار و مفاهیم اروپائی را میخواهند به نام ابتکار و تجدد بر ادبیات ایران تحمیل کنند.
ادبای نسل حاضر وظیفه سنگین و دشواری بر عهده دارند. باید بی آنکه به غوغای گزافه کاران یا هیاهوی کهنه پرستان ونمی گذارند، تجدد واقعی را ترویج کنند و سعی نمایند که ادبیات امروز ما نیز با مقتضیات زمانه سازگار شود و بدان بیرزد که آن را دنباله ادبیات باشکوه دیروز قرار دهند.