داستان کتاب، درباره ی کشیشی است که دختری کم سن و سال و نابینا را به فرزندی قبول می کند؛ شارلوت، دختر کشیش، نام دخترک را گرترود می گذارد. عنوان رمان آهنگ عشق، به سمفونی شماره ی شش بتهوون اشاره دارد که به آهنگ مورد علاقه ی دخترک تبدیل می شود. این عنوان، به سمفونی و هم آوایی زندگی کشیش با گرترود نیز اشاره می کند. همسر کشیش، آملی، دل خوشی از گرترود ندارد چرا که شوهرش زمان بیشتری را برای او نسبت به پنج فرزند دیگرشان اختصاص می دهد. آملی سعی می کند تا ماهیت و سرشت واقعی احساسات و علاقه ی شوهرش نسبت به دخترک را به او بفهماند. توانایی آملی در «دیدن» حقیقت این رابطه، با «کوری» کشیش نسبت به واقعیت پشت پرده ی ماجرا، تضادی جالب توجه شکل داده و کتاب از مخاطب خود می خواهد تا کشیش را در مورد این عدم صداقت ذهنی، مورد قضاوت قرار دهد. کشیش به عنوان مردی مذهبی، دستورات کتاب مقدس را بسیار جدی دنبال می کند و در تلاش است تا با محافظت از معصومیت گرترود، او را از مفهوم گناه دور نگاه دارد.