بهخاطر شاخمه که دارم پرواز میکنم، بالهام تزیینیه!
اگر میخواهید بدانید نهنگها چطور در اتوبان شنا میکنند، چرا کوسههای سفید معلمها را میخورند و چه کسی گلهی ستارههای دریایی را هر روز به چِرا میبرد، این داستان را بخوانید و اگر فهمیدید به ما هم بگویید!
یک گربهی موبایلبهدست به نام «یکجفتجوراب»، یک دوچرخهی خیالی، یک نوزاد دوستداشتنی که توی یک اداره کار میکند، یک ملوان جلبکزده و یک بانوی دریاچهی سیاهپوش، با مسئولیت خودشان توی این داستان هستند.
با معرفی جانبی، سرباز صفرِ بیمخ!