رقص سالسای جاستین تیمبرلیک بر سر مزار صدام کافر شامل پنج داستان و یک نمایش نامه ی تک پرده ای با درون مایه ی طنز است. آذردخت بهرامی در اغلب این داستانها روابط زناشویی را دست مایه ی روایت خود کرده است. داستانهای این مجموعه در فضایی میان دلهره و شوخی در رفت و آمدند. نویسنده با مهارت تمام عناصر تنهایی تردید بی اعتمادی و انتقام را به موقعیت هایی پارودیک و پر جنب و جوش بدل میکند. وضعیتهای ساده و روزمره در این داستانها بستر اتفاقات هولناک و تسویه حسابهای شخصی میشود. درد دلهای یک زن کارگر با دکترش مسافرت خانوادگی چند زوج و تماس تلفنی برای گزارش یک کودک آزاری مضامینی هستند که بهرامی تنش، اضطراب و شوخی را به آنها تزریق و خواننده را با سویه ی دیگری از شخصیت ها آشنا می کند.