«جامعه مدنی به زبان ساده» اثر رضا علیجانی (-۱۳۴۱) کتابی است که در سه فصل به تعریف و بیان ویژگیهای جامعه مدنی، دین و جامعه مدنی و همچنین موانع موجود بر سر راه تکوین جامعه مدنی میپردازد. بخشی از فصل اول کتاب را میخوانید: حکایت "جامعه مدنی" در جامعه ما همچون داستان "عدالتخانه" در اوان مشروطیت است! در آن هنگام برخی از "عدالتخانه"، مجلس شورا را منظور میکردند و برخی آن را مرکزی برای دادخواهی از ظلم حاکمان و والیان باجگیر میدانستند. یعنی عدهای آن را قوه مقننه و عدهای قوه قضاییه میدیدند و تا هنگامی هم که این واژه در ادبیات سیاسی آن زمان به فراموشی سپرده شد، بالاخره معنای روشنی نیافت. هماکنون "جامعه مدنی" نیز در جامعه ما حکایتی مشابه یافته است که امیدواریم به سرانجام مشابهی منجر نشود! اینک همه، بجز اندکی، با جامعه مدنی موافق و مروج آنند. از نشریات خبری مرکزنشینان تا هفتهنامهها در شهرستانها، از نشریات روشنفکری تا نشریات صنعتی! و... اما عده قلیلی نیز با آن مخالفاند. این مخالفان عموماً به جامعه مدنی ناسزا میگویند یا آن را به تمسخر میگیرند و کمتر به روشن کردن مفهوم آن میپردازند. ۳ اما به طور حسی و غریزی (و به زبان ساده به طریق استشمامی) احساس کردهاند که جامعه مدنی با نظرات و خواستهای اجتماعی آنان مغایر است. در صدر مشروطیت نیز برخی قانون و آزادی و حریت را "کلمه ملعونه" میدانستند و عجب آن که برخی از اینان شناخت (حسی و تجربی) بیشتری از مشروطیت داشتند تا بعضی از موافقان و مروجان آن.