زن که باشی احساساتت که فوران ،کند میروی سراغ ،ظرفها قابلمه ها را میسابی موهایت را سشوار میکشی ماتیک پر رنگی به لبهایت میزنی و در نهایت ناخنهایت را مانیکور میکنی و میروی دو خط شعر از کتابی میخوانی و نمیدانی احساسات که فوران کند باید از یکجایی هم سرازیر شود دیگر .