آندم که بوی بارانها بند می آید در بند بند نگاه و عقربها به لانه ی خواب فرومی لغزند در فلسفه ی رسالتی فرود می آیم میان بازوان ملایم ابر که قلب حاصل او بالهای قشنگ حاصل او و تکرار این جمله که نام دیگر من پروانه است