«حلما» دختر مستقلی است که با انجام پروژههای دانشگاهی برای سایر دانشجویان، درآمد کسب میکند. ولی مدتیست بهخاطر مشکل مالی، دنبال کاری با درآمد بالاتر است…
پدر و مادرش گذشتهی سیاهی را برای او رقم زدهاند که فقط برای «ماکان» استاد دانشگاهی که با هم عاشق و معشوق بودهاند تعریف کرده است…
ماکانی که هنوز عاشق است و پای حلما مانده ولی خانوادهاش نه…
«اَرَس» مهندسیست که با مادربزرگش «آنام» زندگی میکند… و در ایام کرونا دنبال پرستار یا همان همدم برای آنام میگردد که در عروسی یکی از اقوام نزدیکش، حلما را میبیند و …