علاجی در کار نبود. و بسی ناگفتهها مانده بود: اون زندگی کوتاه زیبا، اون توانایی پرشور و عجیب برای دوست داشتن… و یه چیزی که انگار همیشه رو به سوی خونه داشت، رو به نیوزیلند در اون سوی آبها… و رو به چامی.