شاه عباس اول از شخصیت های برجسته تاریخ ماست. او در دوران کودکی و نوجوانی با خطر مرگ روبرو بود، و هنگامی نیز که به پادشاهی رسید امپراتوری عثمانی بخشهای بزرگی از ایران آن روز را زیر استیلای خود داشت. شاه عباس در آغاز ناتوان تر از آن بود که به رویارویی با چنان امپراتوری قدرتمندی برخیزد. او با آنکه در رسیدن به یک هدف مهم خود، تشکیل اتحادیه نظامی علیه عثمانی ناکام ماند، ولی برای بازپس گرفتن ولایت های از دست داده به چاره جویی برخاست، و چاره را به درستی در تقویت همه جانبه ایران و مردم ایران دانست و با تلاش های مدبرانه رسید به آنچه که در اندیشه آن بود. رابطه های دوستانه شاه عباس با دو امپراتوری نیرومند زمان - عثمانی و اسپانیا- و سرانجام تیرگی آن رابطه ها و نبرد با هر دو امپراتوری دربردارنده نکته هایی است که می تواند برای ما آموزنده باشد. همواره به یاد داشته باشیم که تجربه های تاریخی سرمایه بزرگ ملی ماست که آگاهی بر آنها ما را از دوباره افتادن ها رهایی می بخشد. همت کنیم تاریخ ایران را با هر رشته تحصیلی و شغلی که داریم با علاقه و دقت بخوانیم و بدانیم چگونه ایرانی به ما سپرده شده و با توجه به شرایط روز چگونه ایرانی را باید به نسل های بعدی بسپاریم.