جان ادواردز در «چند زبانگی: درک تنوع زبانی» سعی در ارائه تصویری از تنوع زبانی جهانی همراه با برخی از تبعات و پیامدهای آن دارد. به باور نویسنده، مهمترین جنبه های این تنوع در واقع اصلاً زبانی نیستند، بلکه به ویژگی های نمادین و هویت بخش زبان مربوط میشوند. حتی اگر زبان ها فقط ابزارهایی ارتباطی بودند، باز هم در دنیایی که چندهزار زبان را شامل میشود حرف های زیادی برای گفتن وجود داشت: اصلا چرا این همه زبان وجود دارد؟ چقدر با یکدیگر متفاوت هستند؟ چگونه واقعیت را به طرق متفاوتی برای گویشورانشان بازنمایی می کنند؟ و پرسش هایی از این دست. ارائه جزئیات بیشتر درباره ظرفیت های چند زبانه ای که مشخصه ای از اکثریت جمعیت جهان است، عادی بودن چند زبانگی، و مقوله به لحاظ آماری کوچک تر تک زبانگی از مباحث قابل توجه در این اثر به شمار میرود. وقتی در می یابیم که زبانها علاوه بر ابزارهایی ارتباطی، دارای اهمیتی نمادین هستند، چیزهای بسیار بیشتری برای گفتن وجود خواهد داشت. جان ادواردز ما را به حوزه های پیچیده روانشناختی و اجتماعی مرتبط با تعلق گروهی سوق میدهد که برجسته ترین و جالبترین آنها به لحاظ تاریخی وابستگی های قومی و ملی هستند.